روابط عمومی و ارتباطات

مطالب این وبلاگ تقدیم به تمامی دوستان علاقه مند به رشته روابط عمومی می گردد

روابط عمومی و ارتباطات

مطالب این وبلاگ تقدیم به تمامی دوستان علاقه مند به رشته روابط عمومی می گردد

موفقیت شغلی مدیران

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ب.ظ

مقدمه

در هر سازمان بی شک مهمترین و اساسی ترین موضوع برای دست‌‌اندرکاران، مسئولین و برنامه‌ریزان آن سازمان، موفقیت در دستیابی به اهداف تعیین شده می‌باشد و مهمترین نقش را در توفیق هرسازمان، نیروی انسانی و بویژه مدیران آن بر عهده دارند. به همین دلیل موضوع موفقیت مدیران سازمانها و اینکه عوامل مؤثربرآن کدامند و اولویت این عوامل به چه ترتیبی است همواره مورد نظر سازمانها و مسئولین آنها بوده و هست.

نقش و جایگاه مدیران در سازمانها بگونه‌ای است که حیات و دوام سازمانها درگرو توانمندیها و موفقیت مدیران آنهاست. مدیران عضو حیاتی سازمان هستند و آن را اداره و هدایت می کنند بطوریکه می توان گفت موفقیت مدیران، موفقیت سازمانهاست و شکست مدیران شکست سازمانها، وقتی که موفقیت مدیران تا این اندازه اهمیت دارد شناخت عوامل مؤثر بر این موفقیت ضرورت تام می‌یابد.

عوامل متعددی بر موفقیت مدیران تاثیر گذارند، بخشی از این عوامل به ویژگیها و خصوصیات شخصی مدیر مربوطند که در این زمینه نظریـات گوناگونی توسط صاحبنظران مدیریت (مانند کونتز، میستوگدیل، بنتون و...) بیان شده است. بخشی دیگر ازعوامل مؤثر بر موفقیت مدیران،عوامل سازمانی هستند که از جمله این عوامل: اهداف و برنامه های سازمان ، ساختار سازمانی و منابع سازمان را می‌توان نام برد. پاره ای دیگر از عوامل تاثیرگذار برموفقیت مدیران عوامل محیطی و خارج از سازمان می باشند که از آن جمله می‌توان به عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی ـ اجتماعی و عوامل قانونی ـ سیاسی اشاره کرد. علاوه بر عوامل فوق‌الذکر، موفقیت هر مدیر تابعی از نحوه عملکردش در جایگاه و پست مدیریت نیز می باشد بطوریکه می توان گفت هر مدیری در صورتی به اهداف مورد نظر دست خواهد یافت و موفق خواهد بود که نقشها، ماموریتها و وظایف محوله را نیز به خوبی و به نحو احسن به انجام رساند.

 

موفقیت و عوامل آن در مدیریت

موفقیت بطور کلی به معنی دستیابی و نائل‌شدن به اهداف است . موفقیت یک سازمان به معنای دستیابی آن سازمان به اهداف تعیین شده دردوره زمانی مشخص است و موفقیت یک مدیر عبارت است از کسب اهداف سازمانی] در حیطه مسئولیت خود[ از طریق انجام صحیح وظایف مدیریتی (برنامه‌ریزی سازماندهی هدایت کنترل..)که بصورت کارایی و اثربخشی مدیر جلوه‌گر می‌شود. کارایی عبارت است از شاخصی که نحوه انجام کار را با بهترین روش انجام آن کار (استاندارد) مقایسه می کند و به تعبیر مفهومی کارایی یعنی انجام درست کار ( doing thing right ) و اثربخشی به معنی انجام کار درست و صحیح است (doing the right thing ).

 برای اینکه بتوان مدیر موفقی بود باید اول انسان خوب و موثری بود . انسان خوب و موثر دارای خصوصیاتی از قبیل ژرف‌بینی، مسئولیت پذیری ، فرصت توسعه وتعالی فکری برای دیگران فراهم کردن ، قابل اعتماد بودن ، داشتن استقلال فکر و راُی، روشن نگری ، منصفانه و عادلانه تصمیم‌گیری کردن ، هویت دیگران را تائید نمودن و غیره می باشد که همه ریشه در پرورش صحیح و تعلیم وتربیت کافی و اصالت انسانی دارد .

 

نظریه های تئوری موفقیت

در تئوری انگیزه موفقیت که توسط دیوید مک‌کللند (DAVID  MCCLELLAND) ارائه شده است نیاز به موفقیت بر پایه برتری طلبی، رقابت ، اهداف چالشی ، اصرار بر انجام کار و فائق آمدن بر مشکلات بنا گردیده است. شخصی که انگیزه توفیق طلبی زیادی دارد، همواره برتری در عملکرد را جستجو می‌کند، از اهداف چالشی لذت می برد و دارای پشتکار و روحیه رقابتی در فعالیتهای کاری است . مطالعات مک کللند نشان می‌دهد که افراد با نیاز توفیق طلبی بالا، نسبت به کسانی که نیاز موفقیت درآنها متوسط یا پایین است از عملکرد بالاتری برخوردارمی باشند.

بنظر رابرت کریتنر (ROBERT KREITNER)، از صاحبنظران مدیریت، حداقل سه عامل عمده برای موفقیت مدیر وجود دارد که وی آنها را در قالب یک فرمول ارائه می کند:

بنظر وی سه عامل توانائی،انگیزه موفقیت و فرصت، عواملی هستند که اگر درهم ضرب شوند یک فرمول اصولی برای توفیق مدیریت فراهم می شود.وی متذکر می شود که موفقیت مدیر به ترکیب متناسب توانائی ، انگیزه مدیریت و فرصت بستگی دارد و عدم وجود یک عامل منجر به ضایع شدن سایر عوامل می گردد.

مطالعات مختلفی در زمینه تعیین عوامل موفقیت در مدیریت انجام گرفته است که یکی از مهمترین این مطالعات توسط جان آپلین (JOHN APLIN) تحقق یافته است. وی پژوهش خود را بصورت متمرکز بر روی بیش از ده هزار کارمند در دفاتر مرکزی پانصد شرکت بزرگ آمریکا انجام داده است .

 

خصوصیات یک مدیر موفق

بی شک رسیدن به هر موفقیتی بدون داشتن ابزار و لوازم آن امکان پذیر نیست. مدیریت هم ابزار خاصی نیاز دارد که اصلی ترین آنها کاراکتر و شخصیت مدیر است. در این مقاله چند خصوصیت اخلاقی لازم برای یک مدیر موفق را لیست کرده ایم، به این امید که با شناخت آنها، از نقاط ضعف و قدرت خودتان و فاصله ای که از لحاظ شخصیتی با یک مدیر موفق دارید، آگاه شوید.

 

 

·        انگیزه

انگیزه یکی از ویژگی های مدیر موفق است که حتی می توان به عنوان یک صفت شخصیتی از آن نام برد. وقتی تاریخچه زندگی مدیران موفق بررسی می شود، همگی آنها دارای انگیزه های قوی برای مدیر شدن بوده اند.

·        مهارت های ارتباطی

مدیر، زمانی در امر مدیریت موفق است که قادر به سخنرانی مفید و اثربخش در اماکن عمومی و بین زیردستانش باشد. رهبر یا مدیر باید قادر به برقراری ارتباط با سبک و شیوه خاص سازمان یا گروه بوده و پیام و منظور او مناسب با فهم و درک شنوندگان و حضار باشد. برای مثال کلمات پیچیده و تخصصی نمی تواند برای کارکنانی که دارای دانش تخصصی محدود هستند مفید باشد. کارکنان آموزش دیده می توانند منظور خاص مدیر را درک کنند، اما زیردستانی که دارای محدودیت در آموزشهای رسمی هستند، ممکن است منظور مدیر را درک نکنند. در کل زبان مدیر باید متناسب با ویژگی ها، معلومات و اطلاعات زیردستان باشد.

·        استقامت

از آنجایی که تغییرات کوچک و بزرگ در باورها و عقاید زیردستان به صورت تدریجی و با صرف وقت ایجاد می شود، مدیری موفق است که برای تلاش چندین ساله آماده و در این راه دارای روحیه مقاومت و پشتکار بوده و از هیچ گونه تلاشی دریغ نکند و آماده رویارویی با ناکامی ها و شکست ها باشد.

·        تسلط

 مدیر باید فردی قاطع، جسور و مسلط بوده و در شیوه های تفکر و نگرش نسبت به دیگران راسخ و مصمم باشد.

·        صبر و شکیبایی

صبر، شکیبایی و خودنظمی از صفات اصلی و اساسی مدیر است. مدیر همیشه باید به خاطر داشته باشد که گذشت زمان، عنصری ضروری برای مدیریت و اعمال تغییرات است. برای بسیاری از مدیران جوان، صبر و مقاومت بسیار دشوار است. آنها باید آگاه باشند که پذیرش عقاید جدید و تغییر در رفتار زیردستان زمانی صورت می گیرد که زمان لازم برای تفکر در مورد تغییرات وجود داشته باشد.

·        ذکاوت و زیرکی

یک مدیر موفق، مدیری است که نسبت به خواسته های زیردستانش آگاهی دارد. تأمین خواسته های زیردستان عامل موثری در گسترش اعتماد آنان به مدیر است. مدیر باهوش و با ذکاوت، مدیری است که بتواند به طور دقیق وضعیت خلقی زیردستان را تشخیص داده و به رفع ناراحتی ها و مشکلات روحی آنها بپردازد. توانایی گوش دادن از مهارت های ضروری یک مدیر خوب و موفق است. مدیر باید با زیردستان تماس داشته و در جریان مشکلات و ناراحتی های آنان باشد.

·        راستی و صداقت

مدیر نیاز به اصل صداقت و اطمینان در برخورد با زیردستانش دارد. زیردستان اغلب از مدیری اطاعت می کنند که صادق و قابل اطمینان باشد. پذیرا بودن و خلوص، دو ویژگی هستند که اغلب زیردستان از آن تقدیر می کنند و دوست دارند که مدیر آنان دارای این دو ویژگی باشد. راستی و صداقت مدیر باعث گسترش روابط زیردستان با وی و حرف شنوی آنها و در نتیجه مدیریت اثربخش می شود.

 

 

·        تشویق و پاداش دادن

همه افراد دوست دارند به خاطر کارهایی که برای سازمان انجام می دهند از آنها قدردانی و تعریف شود. مدیری موفق است که بتواند به موقع و به طرز مناسبی کلیه کارکنان تحت امرش را که به گونه ای مفید و اثربخش برای سازمان کار می کنند، مورد تشویق قرار دهد؛ حتی تشویق کلامی و در این راه رعایت عدل و انصاف را نیز بکند.

·        مردم سالاری

مدیران باید از خود زیردستان، با آنها و برای آنها باشند. تنها دلیل مدیریت باید منافع زیردستان باشد. مدیر باید به منافع زیردستان احترام بگذارد و تمام تلاش خود را صرف ارضا و تأمین نیازهای آنها نماید. نگرش منفی و سوء ظن زیردستان نسبت به مدیر، زمانی شکل می گیرد که مدیر نسبت به خواسته ها و منافع آنان بی اعتنا و به فکر تأمین منافع خودش باشد. باید تمام نیازهای یک مدیر، ارضا شده باشد تا وی در راه تامین منافع زیردستانش از هیچ گونه کوششی دریغ نکند.

·        قدرت پیش بینی

مدیر موفق، مدیری است که در تعیین احتمالات، واقع بین باشد. مدیر باید هنر درک امکانات و احتمالات را داشته باشد. باید از خصوصیات، توانایی ها، امکانات، میزان حمایت زیردستان و سازمان مربوطه، نقاط ضعف و قوت خود و احتمال موفقیت برنامه های طراحی شده اطلاع کامل داشته باشد. در نهایت مدیر باید آشنایی کامل با قوانین احتمالات داشته باشد. قدرت پیش بینی ارزش زیادی برای یک مدیر دارد.

·        عملگرا بودن

 مدیر، زمانی موفق است که در اجرای تصمیماتش راسخ باشد و آنها را به منصه ظهور برساند. مدیر باید آمادگی رویارویی با ناکامی ها، کارشکنی ها و انتقادات درست و نادرست را در راه اجرای تصمیماتش داشته و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکند.

·        پیشرو بودن

مدیر موفق، زیردستانش را به جلو حرکت می دهد. در مدیریت، ارتباطات و ترکیب راهبردهای جدید مهم هستند. مدیر پیشرو، اسباب و امکانات لازم را برای پیشرفت سازمان و زیردستان فراهم می کند.

·        تفویض قدرت

حتی بهترین مدیران نمی توانند به تنهایی از عهده شغل مدیریت برآیند. آنها نیاز به ترغیب زیردستان برای انجام کارهای سازمان دارند. باید به زیردستان اعتماد کنند و قادر به تفویض مسئولیت ها بین آنها باشند. ویژگی مشترک در تمام مدیران موفق، توانایی آنها در کار گروهی و پیوند با زیردستانی است که قادر به همکاری در جهت اداره بهینه سازمان هستند.

·        جذابیت

معمولاً زیردستان، مدیر را به عنوان شخصی می شناسند که جلوتر از زمان خود حرکت می کند. جذبه نقش اساسی در این برداشت دارد. مدیر جذاب توانایی بیشتری در هدایت زیردستان و ترغیب آنان در انجام وظایف محوله دارد.

 

 

عوامل اصلی مؤثر بر موفقیت مدیران  

عوامل مؤثر بر موفقیت مدیران  در چهار عامل اصلی دسته بندی می گردند که عبارتند از:

 1-عوامل و ویژگیهای فردی 2-عوامل عملکردی 3-عوامل سازمانی و 4-عوامل محیطی

 در ارتباط با هر یک از عوامل اصلی فوق‌الذکر، تعدادی عوامل فرعی به شرح زیر مطرح و مورد بررسی قرار می گیرد:

1-  عوامل فرعی زیر مجموعه عوامل فردی: شخصیت مدیر، تحصیلات و تخصص مدیر، مهارتهای مدیر، تجربه مدیریتی، انگیزه و اشتیاق جهت پذیرش شغل مدیریت، هوش و استعداد مدیر

2-  عوامل  فرعی زیر مجموعه عوامل عملکردی: انگیزش پرسنل توسط مدیر، نحوه برنامه‌ریزی فعالیتها توسط مدیر،  نحوه کنترل و نظارت فعالیتها توسط مدیر، تفویض اختیار به پرسنل از جانب مدیر ، ارزشیابی عملکرد کارکنان، توجه و اهمیت به آموزش پرسنل ، توجه و اهمیت به حفاظت و ایمنی پرسنل

3- عوامل فرعی زیر مجموعه عوامل سازمانی: اهداف و برنامه های سازمان، نیروی انسانی و منابع و امکانات دراختیار مدیر، تفویض اختیار به مدیران، انگیزش مدیران، آموزش حین خدمت برای مدیران

4- عوامل فرعی زیر مجموعه عوامل محیطی: عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی ـ اجتماعی، عوامل قانونی ـ سیاسی

 

ویژگی های مهم روُسای موفق خانم بنتون (ENTON , DEBRA  A .) ، )

1- اعتماد به نفس

  2- کنترل طرز برخورد 3- پا فشاری 4- مداومت در بهبود وضعیت  5- صداقت و پایبندی به اصول اخلاقی 6- اول اندیشه وانگهی گفتار 7- خلاقیت  8- فروتنی در انظار 9- سبک شناسی 10- شهامت  11-شوخ طبعی

12- نقش آفرینی 13- جزئی نگری 14- میل به رهبری 15- جنگیدن بخاطر کارکنان 16-  اشتیاق به پذیرش اشتباهات  17- صراحت لهجه 18- مهربانی  19- کنجکاوی 20- رقابت جوئی 21- انعطاف پذیری

 22-  مهارت در قصه گویی

عوامل موفقیت مدیران (مدل آپلین)

در مدل آپلین سه مجموعه عوامل، سطح موفقیت مدیر را تعیین می کند. این مجموعه عوامل عبارتند از:

عوامل فردی ( درونی):

INDIVIDUALISTIC FACTORS ( INTRINSIC )      

عوامل محیطی ( بیرونی):

 ENVIRONMENTAL FACTORS ( EXTRINSIC )

عوامل تصادفی (تعدیل کننده) :

 RANDOM   FACTORS  MODIFYING) )

با توجه به عوامل فوق، برای موفق بودن، مدیر بایستی صفات و مهارتهای فردی مختلفی را دارا باشد و حتی اگر تمامی شرایط و عوامل فردی مساعد باشد، موفقیت حاصل نخواهد شد مگر آنکه عوامل محیطی به شکل مطلوبی فراهم گردد. در کنار این عوامل ، فاکتورهای تعدیل‌کننده (فرصت بروز مهارتها و قابلیتها، استراتژیها و برنامه‌های سازمان و..) نیز نقش مهمی را در موفقیت مدیران ایفا می کنند.

یکی از نویسندگان (K . DAVIS) چهار خصوصیت عمده را برای رهبران (مدیران) موفق ذکر کرده است:

1- هوش 2- بلوغ اجتماعی و وسعت دید

3- انگیزه‌های توفیق طلبی و نیل به هدف و 4- انسان گرایی

 نویسنده دیگری (R . MISTOGDILL) شش نوع خصوصیت را مؤثر بر موفقیت مدیران و رهبران دانسته است:

1- خصوصیات ظاهری و فیزیکی مانند قد ، سیما و حرکت دست 2- زمینه های فرهنگی مانند تحصیلات و تجربیات

3- هوش 4- شخصیت ، مانند برون گرائی 5- خصوصیات شغلی مانند پشتکار و تلاش و ابداع و ابتکار 6- خصوصیات اجتماعی مانند مرتبت اجتماعی و سیاسی.

همچنین به عقیده هرولد کونتز

(HAROLD KOONTZ ) از جمله ویژگیهای شخصی (فردی) مؤثربرموفقیت مدیران می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-اشتیاق به مدیریت 2- مهارتهای ایجاد ارتباط با دیگران 3- راستی و درستی

4- تجربه و عملکرد گذشته در سمت مدیر.

وفا غفاریان در کتاب خود تحت عنوان "شایستگیهای مدیریتی" خصوصیات شخصیتی را یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر عملکرد مدیران می داند.

 

ویژگیهای شخصیتی موثر بر عملکرد و رفتارهای مدیریتی

1- اعتماد به نفس 2- روحیه رقابت جویی 3- برونگرایی 4- شجاعت 5- مسئولیت  پذیری 6- خوش بینی به دیگران

7- خونسردی 8-استقامت در برابر مشکلات

سیدرضا تقوی در کتابی تحت عنوان نگرشی بر مدیریت اسلامی، برخی از عوامل موفقیت مدیران از دیدگاه اسلامی را ذکر می کند وی معتقد است] از دیدگاه اسلامی [، اخلاق نیک ، درایت و اندیشه توانمند ، برخورداری از امکانات کار ، وجود قوانین جامع و مفید ، تخصص و تعهدو هر کدام بنحوی در پیشرفت امور و توفیق مدیر نقش مؤثری را ایفاء می‌کنند و اهرمی برای رفع موانع و جذب منافع خواهند بود ولی عوامل اصولی دیگری نیز هستند که در موفقیت مدیریت نقش اساسی دارند و عدم وجود هر کدام ، عدم پیشرفت و ناکامی مدیر را به همراه خواهد داشت که از جمله آن می توان به موارد زیر اشاره کرد :

1- اختیار2- اعتماد به نفس 3- تنظیم وقت وتقسیم کار 4- ایجاد روابط صمیمانه انسانی 5- گذشته نگری 6- آینده نگری 7- ابهام زدایی

از دیگر عوامل موثر بر موفقیت مدیران، عوامل محیطی است.   محیط سازمانی متشکل از کلیه عواملی است که در عملکرد سازمان (موسسه) اثر دارند و سازمان برای ادامه حیات و رشد خود ناگزیر است خود را با عوامل مزبور هماهنگ و سازگار سازد .

عوامل محیطی متغیرهایی هستند که عموماً خارج از حیطه سازمان شکل می‌گیرند و بصورت بالفعل و بالقوه بر بخشی و یا تمامی سازمان تاثیر می‌گذارند.عوامل محیطی خارج از کنترل مدیران سازمان قرار دارند. برای سازمانها دو محیط تعریف شده است: محیط عمومی و محیط اختصاصی . محیط عمومی از مجموعه عوامل فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، آموزشی ، سیاسی ، قانونی و تکنولوژی موثر در عملکرد سازمان شکل می‌گیرد. رقبا، مشتریان وارباب رجوع ، توزیع کنندگان و تامین کنندگانی که یک سازمان برای فعالیت، بقا و رشد خود به آنها وابسته است، نیز محیط اختصاصی آن را تشکیل می دهند.

یکی از مهمترین عوامل موثر بر ساختار و مدیریت سازمانها ، فرهنگ جامعه است. از دیدگاه پاول‌هیبرت(P . HEIBERT )، فرهنگ، ساختاری یکپارچه از الگوهای قابل اکتساب رفتاری، اندیشه‌ای و شخصیتی جامعه است. برخی از مولفه های طبقه بندی فرهنگی اجتماعی جوامع به شرح زیر است :

1-  سنت گرایی تجدد گرایی 2- قوم گرایی جهان گرایی 3- ایده آلیسم تعصب 4- جمع گرایی فردگرایی 5- زن سالاری مرد سالاری 6- مذهب 7- زبان 8- میزان خطر پذیری   

تکنولوژی نیز یکی از عوامل موثر محیطی است. همه ساله شرکتهای زیادی در دنیا به علت عدم تطابق با تکنولوژی نوظهوراز صحنه رقابت خارج می شوند . امروزه تکنولوژی ، حیطه ای فراتر از تولید محصولات را در بر داشته و مفاهیمی همچون بازاریابی ، رویکردهای مدیریتی و شیوه‌های کسب و کار را نیز در بر می‌گیرد.

مولفه های اقتصادی از دیگر عوامل تاثیر گذار بر ساختار و مدیریت سازمانهاست. سطح دستمزدها، نرخ بهره ، تولید ناخالص ملی ، شاخص عمومی قیمت اقلام عمده( زمین،  مواد اولیه و .) ، سیاست بازار ( باز ، بسته ، نیمه باز ) و سیاست پولی عوامل مهمی هستند که بر سبک مدیریت بهینه تاثیر می گذارند . الگویی که برای محیط باز اقتصادی طراحی شده است به خودی خود نمی تواند برای محیطی با سیاستهای بسته اقتصادی اثر بخش باشد.

مؤلفه های سیاسی-قانونی بعد دیگری از عوامل محیطی مؤثر بر مدیریت و ساختار سازمان را تشکیل می دهد . هر مدیری با شبکه ای از قوانین گوناگون احاطه شده است . قوانین کار و مالیات دو وجه بارز آن است . معمولاً وضع و تغییر این قوانین خارج از حیطه کنترل سازمانهاست و در مجموع شرایط پیچیده ای را برای تصمیم‌گیری مدیر ایجاد می کند. اینکه یک مدیر ، برنامه منابع انسانی خود را بر استخدامهای کوتاه مدت و یا مادام العمر استوار سازد تابعی از چگونگی قانون کار خواهد بود.

موارد  فوق الذکر مثالهایی هستند که تاثیر عوامل محیطی بر سازمان و مدیریت را خاطر نشان ساخته و یادآوری می کنند که برای موفقیت و بقاء می بایستی الگوهای متناسب و سازگار با محیط را برگزید. عوامل سازمانی نیز بر سازمان وعملکرد مدیریت موثر می باشند . کنترل عوامل سازمانی بیشتر در اختیار مدیریت (مدیران عالی و برنامه ریزان) سازمان می باشد.

 

مهمترین عوامل سازمانی مؤثر بر عملکرد مدیریت

 فرهنگ سازمانی ، ساختار سازمانی و ابعاد سازمان ، منابع مالی و توانایی پرداخت سازمان ، برنامه ها و خط مشی های سازمان ، منابع انسانی و امکانات و تجهیزات سازمان ، برنامه های انگیزشی و آموزشی در سازمان و می‌باشد .

فرهنگ سازمانی را مجموعه ای از ارزشها، داستانها، باورها، مفروضات و هنجارها تعریف می نمایند که در محاورات، نمادها، اهداف و اقدامات مدیریت نمود می یابد و موجب احساسات ،نگرشها و تعاملات مشترک می گردد و افراد را در ارائه رفتار بر اساس اهداف سازمان هدایت می کند . فرهنگ سازمانی بصورت پیوستاری از رفتارهای تهدید کننده و خشن در یک سو و رفتارهای مشارکتی و حمایتی در سوی دیگر می باشد. اگر در سازمان رفتارها بسته باشد در کارکنان احساس مسئولیت، اعتماد و اطمینان نسبت به کارها وجود ندارد از این رو مخفی کاری تمامی سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب عدم خلاقیت کارکنان می گردد . در طرف دیگر پیوستار که فرهنگ باز وجود دارد، تصمیمات مشترکی گرفته می شود و درجه بالایی از اعتماد و اطمینان در کارکنان بوجود می آید، ارتباطات بین آنها بیشتر شده، خلاقیت واحساس تعلق و وفاداری در آنها افزایش می یابد و ترک خدمت آنها نیز کاسته می شود .

ساختار سازمانی نیز از عوامل سازمانی مؤثر بر عملکرد مدیریت و سازمان می‌باشد. هر ساختار سازمان دارای دو پیام است: تقسیم نیروی کار موجود بر حسب وظیفه‌ای که باید انجام شود و هماهنگ کردن وظایف تقسیم شده بمنظور حصول اطمینان از انجام شدن وظیفه .

از دیگر عوامل سازمانی مؤثر بر مدیریت را می توان، اهداف، برنامه ها و خط مشیهای سازمان نام برد. اهداف جهتها را مشخص کرده و موجب تمرکز تلاشها می گردد. مدیران سازمانها بر اساس ادراکی که از اهداف دارند به تنظیم اهداف بلند مدت و کوتاه مدت می پردازند. خط مشیها راههای رسیدن به اهداف را ترسیم می‌کنند و برنامه ها در واقع تجسم کننده اقدامات آتی سازمان می باشند .

منابع مالی و توانائی پرداخت سازمان و نیز منابع انساسی و امکانات و تجهیزات کاری و اجرایی، از عوامل سازمانی مهم و موثر در موفقیت مدیران ( در این تحقیق مدیران برق شهرستانها ) محسوب می‌گردند. بی شک دستیابی به اهداف و داشتن عملکرد مطلوب میسر نخواهد شد مگر اینکه نیروی انسانی کافی و شایسته در سازمان مشغول بکار بوده و امکانات و تجهیزات مناسب کاری نیز ( از نظر کمی و کیفی ) در دسترس باشد .

از دیگر عوامل سازمانی موثر بر موفقیت مدیران می توان به برنامه های سازمان در زمینه های انگیزش و آموزش پرسنل (از جمله مدیران) و نیزتفویض اختیار به مدیران اشاره کرد . تفویض اختیار جاذبه کار را برای مدیران بیشتر می کند و فرصتی در اختیارشان می گذارد که خلاقیت و نوآوری خود را در انجام امور بکارگیرند.

 

جمع بندی اولیه عوامل مؤثر برموفقیت مدیران

در زیر جمع بندی اولیه عوامل مؤثر بر موفقیت مدیران که  بر  اساس مطالعات نظری بدست آمده ارائه می گردد:

الف)  عوامل فردی  :

1- مهارتهای مدیریتی 2- خصوصیات شخصیتی شامل:مسئولیت پذیری-  اعتماد به نفس - شهامت و شجاعت- برونگرایی-صداقت و درستی- توفیق توفیق طلبی- خوش بینی به دیگران- انسان گرایی -پذیرش اشتباهات- فروتنی و مؤدب بودن- استقامت و پشتکار- انعطاف‌پذیری و 3- داشتن انگیزه و میل به مدیریت 4 - تجربه مدیریتی 5- هوش و استعداد 6 - تحصیلات 7- رقابت جویی 8-  خلاقیت و داشتن تفکر جدید 9- خصوصیات ظاهری و فیزیکی 10 - سبک شناسی                       

ب) عوامل عملکردی :    

1-  انجام صحیح وظایف مدیریتی

2- تفویض اختیار به زیردستان  3-  آینده نگری   4-  ابهام زدایی در محیط کار 5 - تنظیم وقت و تقسیم کار    

ج)عوامل سازمانی:

1- داشتن اختیارات کافی  2 برنامه‌ها و اهداف سازمان 3 - فرهنگ و جو سازمانی  4 - ساختار سازمانی 5 - منابع سازمان 6 - برنامه های انگیزشی و آموزشی در سازمان

د) عوامل محیطی:

1- عوامل اقتصادی 2 - عوامل فرهنگی ـ اجتماعی 3 عوامل قانونی - سیاسی 4 - تکنولوژی 5- مشتریان و ارباب رجوع  6 رقبا

در این تحقیق جهت تعیین و شناسایی دقیق تر عوامل موثر بر موفقیت مدیران، علاوه بر مطالعات نظری و کتابخانه ای ، در مورد مهمترین عوامل موثر بر موفقیت مدیران از دیدگاه آنها ، مصاحبه شده است که پس از جمع بندی نتایج مصاحبه ها ، مهمترین عوامل از دید مصاحبه شوندگان به شرح زیرمی باشد :

توجه مدیر به عوامل انگیزشی پرسنل و ایجاد انگیزه در آنها  2- اهتمام مدیر در امر آموزش پرسنل  3- ویژگیهای شخصیتی مدیران ( مسئولیت پذیری اعتماد بنفس برونگرا و اجتماعی بودن انتقاد پذیری - ریسک پذیری - صداقت - خوش بین بودن نسبت به دیگران مؤدب وخوش خلق بودن و)

4- داشتن تجربه مدیریت 5- ارتباط مناسب مدیر با پرسنل داخل و مسئولین خارج سازمان 6- نیروی انسانی و منابع و امکانات دراختیار مدیر7- برنامه های انگیزشی و آموزشی سازمان برای مدیران ( توجه سازمان به عوامل انگیزشی مدیران اجرای دوره های آموزشی حین خدمت برای مدیران و) 8- حمایت مدیر از جانب مدیران مافوق 9- امنیت شغلی مدیران 10- وضعیت جغرافیایی منطقه محل مدیریت11-  وضعیت آب و هوایی منطقه محل مدیریت 12- انجام صحیح وظایف مدیریتی توسط مدیر (برنامه ریزی صحیح- کنترل و نظارت دقیق فعالیتها هماهنگی امور و ) 13- ارزشیابی دقیق عملکرد کارکنان و آگاه ساختن آنها از نتایج کارشان توسط مدیر 14-  توجه و اهمیت مدیر به حفاظت و ایمنی پرسنل 15- توجه و اهمیت مدیر  به کیفیت کار پرسنل و گروههای اجرایی  16- جلب حمایت و همکاری مسئولین سیاسی محلی ( فرماندار نمایندگان مجلس و ..) توسط مدیر 17-همکاری مناسب مسئولین قضایی محلی با دستگاه مربوطه شهرستانها در انجام وظایف قانونی 18- برخورداری مدیران از امکانات مادی و رفاهی ، متناسب با شاُن و پست سازمانی 19- پیاده سازی فرهنگ تکریم ارباب رجوع 20- شناخت کافی مدیر از اهداف شرکت 21- تلاش مدیر در جهت حل تعارضات و مشکلات داخلی حوزه مدیریت  22- برنامه ها و اهداف سازمان (نحوه تدوین اهداف وخط مشیها توسط شرکتها امکان سنجی شرکتهای توزیع در خصوص واگذاری اجرای پروژه ها به شهرستانها اقدام به موقع و برنامه ریزی شده شرکتهای توزیع جهت تامین منابع مالی و تهیه اجناس مورد نیاز پروژه‌ها و... ) 23- نظارت و ارزشیابی مؤثر توسط دستگاههای نظارت عالیه 24- وضعیت اقتصادی منطقه محل مدیریت 25- سطح سواد و فرهنگ جامعه محل مدیریت 26-سطح تحصیلات و تخصص مدیر 27- داشتن ظاهر آراسته و منظم 28- هوش و استعداد مدیر 29- واگذاری اختیارات کافی از جانب مدیران مافوق به مدیران 30- نظم و انضباط مدیر در محل کار 31- استقامت و پشتکار مدیر 32- داشتن انگیزه در کار 33- تفویض اختیار کنترل شده به پرسنل زیر دست.

 

پیشنهادات

1-  با توجه به نتایج فرضیه اول و اولویت‌بندی عوامل فردی موثر بر موفقیت مدیران ،پیشنهاد می گردد افرادی برای پست مدیریت برق شهرستان انتخاب گردند که :

از تجربه مدیریتی کافی برخوردار باشند .     

از هوشمندی و توانایی فکری لازم برخوردار باشند .

از مهارتهای مدیریتی لازم (فنی ، انسانی ، نظری ) برخوردار باشند .                     

دارای انگیزه و اشتیاق کافی برای پذیرش پست مدیریت باشند .

از ویژگیهای مثبت شخصیتی (مانند اعتماد به نفس ، مسئولیت پذیری ، انتقاد پذیر بودن ، مؤدب بودن ، اجتماعی بودن ، داشتن استقامت و پشتکار و....) برخوردار باشند .

دارای تحصیلات کافی بوده و از تخصص لازم برخوردار باشند.

2- با توجه به نتایج فرضیه دوم و اولویت‌بندی عوامل عملکردی، موارد زیر پیشنهاد و تاکید می گردد :

مدیران توجه و اهمیت ویژه ای برای امر برنامه ریـزی قائـل بوده و با پیش بینی دقیق  نیازها ، اولویت بنـدی اهداف و فراهم کردن وسائـل تحقـق آنها  با توجه به منابـع  موجود ، زمینه لازم را برای موفقیت هر چه بیشتر  در دستیابی به اهداف پیش بینی شده فراهم آورند .

مدیران با کنترل و نظارت مستمر و دقیق فعالیتها ، همـواره میزان پیشرفت بسوی هدفها را سنجیده و  انحرافات برنامه ها را کشف و اصلاح نمایند .

مدیران ضمن توجه به نیازهای پرسنـل ، اقدامـات لازم در خصوص انگیزش آنها از طریق انگیزاننده‌های مادی و غیر مادی بعمل آورند .

تفویض اختیار بخشی از وظایف به پرسنل زیردست توسط مدیران ، متناسب با تـوان پرسنـل و ضمـن اعمـال کنترلهـای لازم .

(با توجه به رد شدن فرضیه فرعی 5-2  بر اساس نتایج تحقیق ): تجدید نظر در سیستم ارزشیابی عملکـرد کارکنـان توسط شرکتهـا و طراحی سیستم ارزشیابـی اثر گـذار و متنـاسب با عملکـرد واقعی کارکنان پیشنهاد می گردد .

(با توجه به رد شدن فرضیه فرعی 6-2  بر اساس نتایج تحقیق ):  تجدید نظر در شیوه و برنامه ریزی آموزش پرسنل توسط شرکتها و طراحی و تنظیم برنامه آموزشی متناسب با شغل و نیازهـای آموزشـی پرسنل پیشنهاد می گردد .

3-   با توجه به نتایج فرضیه سوم و اولویت بنـدی عوامـل سازمانی، موارد زیر پیشنهاد می گردد :

مدیران عالی و برنامه ریزان شرکتها خصوصاً در مورد تامیـن پرسنل کافی و ارتقاء کیفی آنها در واحدهای مختلف ، (فنی ، مشترکین و ) و تجهیز شهرستانها به امکانات و تجهیزات مناسب کـاری و اجرایی، برنامه‌ریزی و اقدامات لازم بعمل آورند .

مدیران حـوزه ستـادی شرکتهـا، در زمینـه هـای مختلف (امورپرسنلی، امور مشترکین ،بر نامه ریزی و انجام فعالیتها ، ارتباط وهمکاری  با سایر سازمانها و نهادها و   )، اختیارات کافی به مدیران تفویض نموده واز آنها حمایت لازم بعمل آورند.

توجه بیشتر شرکتها به عوامل انگیزشی مدیران (تشویق و قدردانی،رشدو ارتقاء ، پاداش ، برخورداری از امکانات و مزایای رفاهی متناسب با پست سازمانی و ... )

برنامه ریزان وتصمیم گیران شرکتهای توزیع برق با تدوین اهداف صحیح و قابل حصول برای سازمان و نیزامکان سنجی و برنامه ریزی مناسب در خصوص واگذاری فعالیتها و اجرای پروژه ها به آنها، موجبات موفقیت هر چه بیشتر مدیران را در دستیابی به اهداف سازمانی فراهم آورند.

واحدهای آموزش وبرنامه ریزان شرکتها، با برنامه ریزی صحیح در خصوص آموزش حین خدمت برای مدیران ، آنها را متناسب با توان فنی و دانش مدیریتیشان به دوره های آموزشی لازم و در زمانهای مناسب اعزام نموده و مطابق با سیستمهای ارزیابی و انگیزشی مؤثر ، زمینه لازم جهت بکارگیری عملی آموخته‌های آنها را فراهم آورند .

4 - با توجه به نتایج فرضیه چهارم (تاثیر عوامل محیطی بر  موفقیت مدیران)، موارد زیر پیشنهاد می گردد :

با توجه به اینکه از دید افراد نمونه آماری در این پژوهش، سطح سواد و نیزسطح  رفاه زندگی مردم (در جامعه محل مدیریت)، بر موفقیت مدیران موثر است، پیشنهاد می گردد در برنامه‌ریزیهای ستادی برای برق شهرستانها و نیز میزان انتظارات از عملکرد آنها ، به این موضوع توجه لازم بعمل آید.  توصیه می گردد مدیران و مسئولین حوزه ستادی شرکتها ، ضمن جلب حمایت و همکاری مسئولین سیاسی شهرستانها و نیز مسئولین سایر سازمانها و ارگانها ، حتی المقدور با آنها در انجام فعالیتها و اجرای پروژه ها ، هماهنگی لازم بعمل آورند .

 

منابع

1.      نشریه موفقیت شماره 20

2.      ماهنامه صنعت؛ تاریخ چاپ : شنبه ، ١٣٨٩-١١-٠٢؛ شماره چاپ : 162

3.      علوی ، امیر ، مقاله مدیریت ثمر بخش ، 1386

4.      مقاله برفراز موفقیت ، توجمه فریبرز ارباسی ، دفتر منابع انسانی و تحول اداری

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۱۹
marzie mahdavi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی